تراختور

دشمنان از تراختور چه مي خواهند؟؟؟

از روزي كه تيم تراختور به ليگ برتر صعود كرد. وحضور هميشگي 70هزار نفري مردم آذربايجان در استاديوم سهند وحضور دهها هزار نفري تركهاي سراسر آذربايجان در استاديوم آزادي تهران براي حمايت از تيم تراختور كه نشان دهنده وحدت تركهاي آذربايجان بود ترس شديدي را در دل دشمنان آذربايجان انداخت.لذا آنان از هر فرصتي براي ضربه زدن به اين وحدت استفاده كردند .در برنامه هاي تلويزيوني بر ضد تراختور فضاسازي كردند.زمان بازي تيم تراختور در استاديوم آزادي صداي هوداران تراختور را قطع كردندو همچنان نيز بر عليه تيم تراختور مشغول هستند.فدارسيون فوتبال با ترفندهاي مختلف همچون مانند محروميت بازيكنان، محروميت هوادران،لغو قرارداد بازيكنان،بليطهاي خسته كننده الكترونيكي،جلوگيري از ورود بسياري از هوداران به استاديوم،برنامه ريزي شبهه انگيز مسابقات وكميته داوران با به اصطلاح اشتباهات داوري ومزدوران با در اختيار نگذاشتن  وسايل حمل نقل و ديگران با فيلتر كردن سايتها و وبلاگهاي هوادران تراختور در صدد ضريه زدن به تيم تراختور آذربايجان بر آمدند.صدا وسيماي به اصطلاح ملي سعي در تخريب چهره هوداران تراختور داشت. آنان از راههاي مختلف مي خواهند جلوي وحدت وهمبستگي مردم آذربايجان را بگيرند.اتحاد وهمبستگي مردم آذربايجان در حمايت از تيم تراختور نشاندهنده بلوغ فكري سياسي وفرهنگي ملت ترك آذربايجان است.حمايت از تيم تراختور يعني حمايت از آذربايجان در برابر ظللم واستبدادي كه ساليان سال است كه گرفتار آن شده است.چرا 30 ميليون ملت ترك آذربايجان حق خواندن ونوشتن به زبان مادري را ندارند.چرا هركس از قانون اساسي حرف مي زند دستگير وزنداني مي شود؟چرا اقتصادمان را نابود مي كنند؟چرا تلويزيون سعي در نابودي فرهنگ وزبان مردم آذربايجان دارد؟

چرا نام شهرها وروستاها وكوههاي ودشتهاي آذربايجان را به نامهاي فارسي تغيير داده مي شود ؟چرا حق نامگذاري فرزندانمان به زبان تركي را نداريم؟چرا هميشه در تلويزيون ما را مسخره مي كنند؟چرا ما  به عنوان يك انسان حق نداريم؟پاسخ تمام سوالات در اين است كه آنها دشمن ملت آذربايجان هستند.آنها فاشيست هستند.آنها بي تمدن هستند.هوادار تراختور هوادار آذربايجان است.نكاتي كه هوادران تراختوربراي ايستادگي در برابر دشمنان هميشه بايد از آن آگاه باشند

.هميشه بايد دوست ودشمن را خوب بشناسيم.

.در سايتها و وبلاگها به زبان مادريمان تركي بنويسيم

.در استاديوم شعارهاي وحدت بخش ملت آذربايجان سر دهيم

.از دادن شعار به سبك فارسها خودداري كنيم

.تيم را تركي تشويق كنيم

.در استاديوم آزادي در مقابل توهين ها تنها يك شعار دهيم  شعار كوبنده:خليج ...

.شعار تورك ديلينه مدرسه اولمالي دير هركسه هميشه بايد سر دهيم

.هر جا كه دستمان رسيد شعار آذربايجان ياشاسين،تراختور تورك لريندي، ياشاسين تورك اوغلو را بنوبسيم

.به ياد داشته باشيم كه آينده از آن ماست

ياشاسين تورك آذربايجان

حاشيه ها وحاشيه سازان از تيراختور چه ميخواهند؟

از ابتداي صعود تيراختور به ليگ برتر موارد زيادي از اين قبيل حواشي كه از كانالهاي مختلف و به علل گوناگون تيم و هواداران دهها ميليونيش را در چنبره ي خود قرار داده اند در حافظه ي جمعي هواداران بايگاني شده است. طبعاً هر قدر رقابت در بالاي جدول فشرده تر مي گردد و هر چه قدر فصل به روزهاي پاياني خود نزديكتر مي گردد چنين حاشيه هايي نيز رنگ و لعابي ديگرگونه بخود مي گيرند. با توجه به رقابت شديدي كه بين تيمهاي بالانشين وجود دارد طبيعي است كه جايگاه كنوني تيراختور براي بسياري از اصحاب غيرتورك فوتبال كشور، علي الخصوص شيفتگان سرخابي ها قابل تحمل نبوده و آنان به هر طريق ممكن به حاشيه راندن اين مزاحم (!) را كه جايشان را تنگ نموده است در دستور كار خود قرار داده اند و بازوهاي رسانه ايشان در برنامه هايي مانند نود و يا عوامل اجرائيشان در درون فدراسيون فوتبال، سازمان ليگ برتر، كميته داوران، كميته ي انظباطي و ... جهت مهار نمودن تيراختور برنامه ي مشتركي را به پيش مي برند و دقيقاً به همين خاطر است كه پس از جو مسموم رسانه اي ايجاد شده بر عليه تيراحتور در برنامه ي شانتاژگر نود و هل دادن اين تيم و هوادارانش به سمت حاشيه ها و به تبع آن به نمايش درآمدن كارناوال مضحك شديداً نژادپرستانه ي براه انداخته شده از طرف انزلي چيهاي به اصطلاح هموطن بر عليه ملت آذربايجان و واكنش تيراختورچيها به اين تظاهرات ضدانساني؛ بلافاصله بازوهاي اجرايي حاشيه سازان در درون نهادهاي متولي فوتبال كشور دست بكار شده و همصدا باهم بر پيكره ي تيم محبوب آذربايجان تاختند كه بعنوان نمونه شكايت كميته ي داوران از كرار جاسم، بدليل كف زدن بر داور مسابقه تحت چنين فضاي بلبشوي تبليغاتي انجام مي پذيرد تا مجدداً با فراهم آوردن زمينه ي محروميت وي تراكتور را از يكي از اركان خود محروم سازند حال آنكه در موارد مشابه گاهاً به چنين بازيكناني كارت زرد نيز نشان داده نميشود و حتي داور با برخوردي مهربانانه و نوازشگرانه با لبخندي نيز بازيكن موردنظر را بدرقه مي نمايد! اما چون كرار بازيكن تراكتور مي باشد مي بايستي با اشد مجازات مواجه گردد اما اگر بازيكن سرخابيها بود موضوع فرم ديگري بخود مي گرفت.

چه بايد كرد؟

با تعمق در سمت و سوي جراياناتي كه اينروزها در حال وقوع است فهميدن چرايي بروز اين عمل و عكس العمل ها چندان سخت نيست. در ماههاي اخير كه بدليل مانع تراشيهاي فراوان، ايجاد مشكلات تصنعي، ممانعت از برگزاري بازيها در روزهاي تعطيل، برخوردهاي امنيتي دفع كننده و دلسرد كننده و ... حضور هواداران با كاهش نسبي مواجه شده بود بلندگوهاي تبليغاتي اين حضرات با تحريف علل و عوامل اصلي كمرنگ شدن حضور هواداران در ورزشگاه، رساتر از قبل، تمام شدن هواداران تراكتور را در بوق و كرنا نموده بودند كه گويا شور و حال قبلي و تسخير ورزشگاههاي مختلف كشور توسط هواداران تراكتور صرفاً تحت تأثير هيجان ناشي از صعود تراكتور پس از سالهاي مديد از ليگ دسته اول بوده است و بارها و بارها مجري شارلاتان برنامه ي نود كه اين شو برنامه را به خانه خاله اي براي تخريب تيمهاي پرطرفدار مثل تراكتور تبديل نموده است در باصطلاح تحليلهايي كه در خصوص تيمهاي فوتبال كشور ارائه داده است اين موضوع را مورد اشاره قرار داده است كه هواداران تراكتور فقط بدليل چشيدن سختي سالهاي صعود بوده است كه اين چنين عاشقانه حامي تيم محبوب خود مي باشند در حاليكه هر تحليلگر صادق و بي طرفي بخوبي ميداند كه حقيقت چيز ديگري است و در تمامي دنيا كم نيستند تيمهايي مانند تيراختور كه بدليل متعلق بودن به يكي از مناطق اتنيك پايگاه گسترده اي در بين هواداران خود دارند كه بارسلونا با صدها ميليون هوادار در سطح جهان سرآمد همه ي آنان مي باشد البته هواداران تراكتور نيز كه درك خوبي از فوتبال و حواشي آن دارند مي دانند كه هر قدر هم بر حقانيت خود اصرار ورزند با انكار از سوي اين انكارگران همه فن حريف مواجه خواهند بود پس بهترين رويكردي كه در مقابل اين “خود را زدگان به كوچه ي علي چپ” مي توان اتخاذ نمود حضور حداكثري در ورزشگاه، به نمايش گذاشتن رفتاري متمدنانه همراه با تأكيد بر خواسته هاي مدني، تشويق 90 دقيقه اي تيم خود و پرهيز از افتادن در دام حاشيه هاي مخرب مي باشد بديهي است كه حضور تراكتور در آسيا مشت محكمي بر دهن بدخواهان و خار چشم چشماني كه بروي حقايق بسته شده اند خواهد بود.

100% كلمات تركي ريشه اصلي دارند.

-   100% كلمات انگليسي،آلماني،فرانسوي و تركي داراي عمق ريخت شناسي هستند.

-   83% كلمات انگليسي ريشه اصلي دارند.

-  جملات تركي2%ابهام جمله اي توليد مي كنند(يعني يك خارجي اگر زبان تركي را روي كتاب ياد بگيرد،پس از ورود به يك كشور ترك زبان مشكلي نخواهد داشت).

-   جملات انگليسي نيم درصدو جملات فرانسوي تقريبا1% ابهام توليد مي كند.

-  جملات فارسي67% ابهام توليد مي كنند(يعني يك خارجي كه فارسي را ياد گرفته،به سختي مي تواند در ايران صحبت كرده و يا جملات فارسي رادرك كند مگر آنكه مدت زيادي در همان جامعه مانده و بصورت تجربي ياد بگيرد)كه اين براي زبان ضعف بسيار بزرگي است.

-   جملات عربي 8تا9%ابهام توليد مي كنند.

-  معكوس پذيري (ترجمه كامپيوتري) كليه زبانها بجز زبان هاي عربي و فارسي امكان پذير بوده و براي عربي خطاي موردي 45% و براي زبان فارسي 100% است. يعني زبان فارسي را نمي توان بافرمولهاي زبانشناسي به زبان ديگري تبديل كرد.

-   زبان تركي راشاهكار زبان معرفي كرده اندكه براي ساخت آن از فرمولهاي بسيار پيچيده اي استفاده شده است.خانم *نيكتاهايدن*

-  متخصص و زبان شناس مشهورآلماني در موسسه اروپايي يورتوم گفته است: انسان در آن زمان قادر به توليد اين زبان نبوده و موجودات فضايي اين زبان را خلق كرده و ياخداوند به پيامبران خودعاليترين كلام ارتباطي راداده است.

-  هم اينك زبان تركي عملا در بيشتر پروژه هاي بين المللي جا باز كرده است. به مطالب زير كه برگرفته ازمجله new science چاپ امريكا و مجلهinternational languages  چاپ آلمان است،توجه نماييد:

-  كليه ماهواره هاي هواشناسي و نظامي اطلاعات خود رابه زبان هاي انگليسي،فرانسوي و تركي به پايگاههاي زميني ارسال مي كنند.

-  -پيچيده ترين سيستم عامل كامپيوتري os2/8 و معمولي ترين windows زبان تركي رابعنوان استاندارد و پايه فنوتيكي قرار داده است.

-   كليه اطلاعات ارسالي از رادارهاي جهان به 3 زبان انگليسي،فرانسوي و تركي علايم پخش مي كنند.

-  كليه سيستم هاي ايونيكي و الكترونيك هواپيماهاي تجارتي از سال 1996 به 3 زبان انگليسي،فرانسوي و تركي در كارخانه بوئينگ آمريكا مجهز مي شوند.

-  كليه سيستم ها و سامانه هاي جنگده قرن 21 جي _ اس ­­_ اف كه به تعداد 7هزار فروند در حال توليد است.به 2 زبان انگليسي و تركي طراحي شده اند.

·   فارسي را بعنوان۳۳مين گويش عربي(گويش:لهجه),پاس بداريم تركي را بعنوان سومين زبان زنده و توانمند دنيا ترك كنيم.

·   پارسي را با ۶۰ميليون متكلم پاس بداريم ،تركي را با ۳۶۰ميليون متكلم ترك كنيم آيا اين انصاف هست؟

·   پارسي را با ۲۵۰۰سال قدمت پاس بداريم ،تركي را با ۷۲۰۰سال قدمت ترك بكنيم.

·   پارسي را با۴۰۰۰واژه اصيل پاس بداريم اما توركي را با ۱۰۰۰۰۰واژه اصيل ترك بكنيم.

·   پارسي را با ۶۰تا۷۰فعل اصلي پاس بداريم ،توركي را با۳۵۰۰فعل اصلي ترك بكنيم.

·   پارسي را با ۳۵۰فعل غير اصلي پاس بداريم ، توركي را با ۲۴۰۰۰فعل غير اصلي ترك بكنيم.

·   پارسي را با ۱۱زمان فعلي پاس بداريم، توركي را با ۴۶ زمان فعلي ترك بكنيم.

·   پارسي را كه ۷%از كلماتش ريشه دارند پاس بداريم، توركي را كه ۱۰۰%از كلماتش ريشه دارند را ترك بكنيم.

·   پارسي را بعنوان زبان اقليت مردم ايران پاس بداريم، توركي را بعنوان زبان اكثريت مردم ايران ترك بكنيم.

·   پارسي را با ۶ آوا پاس بداريم ، توركي را با ۹ آوا((كاملترين آواي خلقت)) ترك بكنيم.

·   پارسي را بعنوان زبان محلي پاس بداريم ، توركي را بعنوان زبان بين المللي ترك بكنيم.

·   پارسي را بعنوان گلچيني از زبانهاي ديگر پاس بداريم ، توركي را بعنوان شاهكارزبان و ادبيات بشري ترك بكنيم.

·   پارسي را بخاطر عدم كارائي كامپيوتري پاس بداريم، توركي را بعنوان استاندارد پايه فونتيكي ويندوز ترك بكنيم.

·   پارسي را بعنوان زبان شعر پاس بداريم، توركي را بعنوان زبان استاندارد ارسال ديتاي((data)) رادارهاي جهان ترك كنيم.

·   پارسي زبان معدودي افغاني و تاجيكي راپاس بداريم، توركي زبان استاندارد يونسكو در اروپا و آمريكا را ترك بكنيم.

·   پارسي را با ۹۷۰۰۰عنوان كتاب در دنيا پاس بداريم، توركي را با۴۵۰۰۰۰ عنوان كتاب در دنيا ترك بكنيم.

·   پارسي را كه هرگز خط نگارش نداشته پاس بداريم، توركي صاحب اولين، دومين و سومين خط بشري را ترك بكنيم.

·   پارسي را با ۳ درجه صفت پاس بداريم ، توركي را با۵ درجه صفت ترك بكنيم.

·   پارسي با شاهنامه اي ملحمه سرا پاس بداريم، توركي را با دده قورقود حماسه سرا ترك بكنيم.

·   پارسي عاري از قوانين آوايي را پاس بداريم، توركي با قوانين ملود يك بين اصوات و حروف را ترك بكنيم!

همه اين مطالب نشان دهنده استانداردبودن و بين المللي شدن و اهميت ژنوپوليتيكي زبان تركي است. متاسفانه زبان رسمي ما(فارسي)از هيچ قائده فنولوجيكال نيز پيروي نمي كند و داراي ساختار تك ديناميكي است. اما زبان تركي بادر نظر گرفتن تمام وجوه بعنوان سومين زبان زنده دنيا شناخته شده است. طي يك دستور العمل اجرايي در تاريخ مه 1992 رسما از طريق همين موسسات به سازمان بين المللي يونسكو اعلام شده كه زبان تركي در كليه دانشگاهها و دبيرستانهاي اروپا و امريكا جزو كورسهاي رسمي مي شود.

اين مسئله هم اكنون در كليه دانشگاههاي اروپا و دانشگاههاي مطرح آمريكا اجراشده و دومين زباني است كه در حال تهيه تافل مهندسي دانشگاهي براي آن هستند. اما زبان فارسي رتبه 261 را به خود اختصاص داده است آن هم نه به عنوان زبان،بلكه به عنوان لهجه كه اين زبان را با ساختاري كه بتوان جمله سازي مفهومي ايجاد كند،شناخته اند و اگر روي اين مسئله كارجدي نشود،در يادگيري مثلا زبان انگليسي،تركي يا فرانسوي مشكل عمده اي ايجاد كرده و مي كند و مي بينيم كه فارسي زبانان براي يادگيري زبان انگليسي با مشكل عمده اي مواجه هستند.ولي ترك زبانان با مشكل يادگيري و تلفظ مواجه نيستند.اين مسئله به رفتارهاي مغز انسان برميگردد كه خود داراي بخشهاي دامنه داري است و اينكه بسياري از جملات فارسي براساس عادت شكل گرفته اند نه براساس فرمول ساخت و با اين وضعيت فرمول پذيري آن امكان دارد.

زبان تركي از ديد زبانشناسان زبانيست بغايت زيبا و اصيل كه ريشه اش به هزاران سال مي رسد .فرهنگ و ادبيات دنياي ترك بسيار باستاني و مشحون از اومانيزم عدالت خواهي و احترام به شخصيت و حقوق ملتهاي ديگر مي باشد. در رابطه با احترام به حقوق زن در بين تركها كه خود معيار مهمي جهت سنجش تمدن ملت هاست تنها ذكر اين واقعيت كفايت مي كند كه علاوه بر شيرزناني همچون"تومارخانم"كه كوروش استيلاگر را در جنگ عادلانه و پيروزمندانه تدافعي در حوالي رود جيهون از پاي در آورد .اولين سلاطين و رهبران زن دنياي اسلام چون"تركان خاتون" همسر ملكشاه سلجوقي _ "راضيه سلطان"(در دهلي-1236م) و "شجرالدر"( در قاهره-1250م)همگي از خانمهاي ترك مي باشند

زبان تركي كه زبان عمومي ملتهاي ترك زبان ميباشد به لحاظ كثرت متكلمين آن در جهان پس از زبانهاي چيني هندي انگليسي اسپانيائي در جايگاه پنجم قرارمي گيرد. پس از فروپاشي نظام شوروي و كسب استقلال تعدادي از ملتهاي ترك زبان اهميت زبان تركي نيز در سطح جهاني به طور محسوسي افزايش يافته است . متاسفانه ملتهاي ترك زبان تركستان آذربايجان وقفقاز كه طي قرون واعصار متمادي در تمامي حوادث تاريخي و حيات مادي و معنوي بخش اعظم دنيانقش تعيين كننده و رهبري داشتند در طول 4-3 سده اخير درست در دوران خيزش علمي و فرهنگي اروپا تحت استيلا و فشارهاي غير انساني و فاشيستي استعمارگران روسي چيني و اروپايي و همچنين حكومتهاي نوكر صفت محلي ساخته و پرداخته آنان سياهترين دوران تاريخي خود را گذرانده و مي گذرانند. امروزه بيماري خود كم بيني و كرنش در مقابل فرهنگهاي بيگانه حتي در مقابل برخي زبانهاي بي اصل و ريشه گريبانگير بخشي از روشنفكران ما ميباشد.

Herman Vanbery مي نويسد:"زيبايي و كمال زبان تركي بدان پايه است كه جايگاه آن حتي از زبان عربي كه گفته مي شود:گويا از طرف زبانشناسان زبده اي ساخته و پرداخته شده سپس جهت استفاده در اختيار آنان قرار گرفته است نيز شامختر است". Man Muller معتقد است:"ابزار گرامري زبان تركي چنان منظم و قانونمند چنان كامل مي باشد كه اين تصور تصور را به ذهن متبادر مي نمايد كه شايد بنا به رهنمود يك فرهنگستان از سوي زبانشناسان خبره ساخته و پرداخته شده و جهت استفاده ارائه شده باشد. زمانيكه ما زبان تركي را با دقت و موشكافي مي آموزيم با معجزه اي روبه رو مي شويم كه خرد انساني درعرصه زبان از خود نشان داده است.

ترجمه يك كتاب 100 صفحه اي انگليسي در تركي 110 صفحه ودر فارسي 230 صفحه مي شود-سرعت تايپ در زبان تركي دوبرابر سرعت تايپ در فارسي است.

كليه اطلاعات بالا از موسسه ائي.ام .تي و آ.ام.ت 2002 كه در اروپا و

آمريكاواقع شده و تحت بر جسته ترين زبان شناسان اداره مي شود گرفته شده است

آي وطنده دره لريم دوزلريم     دينميرم نيسگيليدير سوزلريم

عومور گدير سولانيبدير گوزلريم  بير گمي تك دنيز ايچره چونموشم

ايندي داها خيال لارا دونموشم  اورييمده هاوالا نير قم سسي

گوزلريمنن آخير يره نم سسي   داغدان گلير قولاغيما چن سسي

گلنميرم سيزه آي داغ دره لر  كونلوم ايستر كهليك گزن سره لر

Ay vətəndə dərələrim düzlərim diyənmirəm nisgilidir sözlərim ömür gedir sulanıbdır gözlərim

Bir gəmi tək dəniz içrə çönmüşəm  indi daha xiyallara dönmüşəm

Ürəyimdə havalanır gəm səsi  gözlərimnən axır yerə nəm səsi dağdan gəlir gulağıma çən səsi

Gələnmirəm size ay dağ dərələr gönlüm istər kəhlik gəzən sərələr

جانيم سنه قوربان وطنيم آذربايجان وارليقيم منيم دونيام منيم آنا يوردوم